به گزارش شهرآرانیوز، اینروزها سوال اساسی که اذهان سرمایهگذاران را به خود مشغول کرده، قیمت دلار است. شاید بد نباشد کمی دقیقتر و بر اساس متغیرهای بنیادی و اقتصادی، قیمت تعادلی و واقعی دلار را تخمین بزنیم.
میتوان قیمت دلار را با روشهای مختلفی بر مبنای اختلاف تورم یا اختلاف رشد نقدینگی کشورها با لحاظ کردن رشد اقتصادی و با سالهای پایه مختلف و همچنین در مقایسه با کشورهای مختلف و یا میانگین جهانی تخمین زد. ما در اینجا با استفاده از اختلاف تورم ایران و آمریکا، قیمت تعادلی دلار را تخمین خواهیم زد. همچنین قیمت حدودی تعادلی دلار را بر مبنای رشد نقدینگی و رشد اقتصادی نیز برآورد خواهیم کرد. قیمت ارز همواره رابطه معنیداری با اختلاف تورم کشورها دارد. نمودار ۱ رشد قیمت دلار بازار را در کنار اختلاف تورم دو کشور نشان میدهد. مطابق نمودار ۱ هرچه رشد قیمتها (تورم) در ایران بیشتر از آمریکا باشد در نتیجه ریال در مقابل دلار به میزان بیشتری تضعیف میگردد. درواقع افزایشهای زیاد در اختلاف تورم ایران و آمریکا منجر به افزایش قیمت دلار (بخوانید کاهش ارزش ریال) خواهد شد؛ بنابراین به طور خلاصه میتوان گفت قیمت ارزها (واحدهای پولی) در مقابل یکدیگر، بازتاب تورم کشورها است (با این فرض که دولتها قیمت دلار را به شکل دستوری پایینتر نگه ندارند). طبیعتا با افزایش تورم هر کشور، از ارزش واحد پول آن کاسته خواهد شد و با افزایش رشد اقتصادی هر کشور، با تعدیل قیمتها، بر ارزش واحد پول آن نیز افزوده خواهد شد، همهی این موارد در نمودار فوق نیز لحاظ گردیده است.
سوالی که شاید با مشاهده نمودار فوق در ذهن مخاطب شکل بگیرد این است که تقریبا در تمامی دورهها بجز دهه هشتاد، رشد قیمت ارز متناسب با اختلاف تورم دو کشور تغییر یافته است، چرا در دهه هشتاد روند حرکت این دو متغیر همسو نیست؟ دلیل این امر را باید در وفور درآمدهای نفتی در آن دهه جستجو کرد با افزایش درآمدهای نفتی، سیاست سرکوب ارزی توسط دولت اتخاذ شد و با تزریق دلار به بازار، قیمت آن ثابت نگه داشته شده است از اینرو حتی با بروز تورم در اقتصاد ایران و با وجود بالاتر بودن تورم ایران به نسبت تورم آمریکا، قیمت دلار افزایش نیافت و درنتیجه تورم انباشتهای ایجاد شد که نهایتا منجر به بروز جهش ارزی در سال ۱۳۹۱ گردیده و تورم انباشته شده دهه هشتاد نیز نهایتا در قیمت دلار بازتاب یافت.
حال سوال اساسی این است که با توجه به روند تورم ایران و آمریکا و با لحاظ کردن رشد نقدینگی و رشد اقتصادی این دو کشور، قیمت واقعی و تعادلی دلار بر مبنای متغیرهای اقتصادی حول چه ارقامی است. نمودار ۲ روند قیمت تعادلی دلار را نشان میدهد. به تعبیر دیگر، قیمت بنیادی دلار بر پایه متغیرهای پایهای و تعیین کننده، تخمین زده شده است.
همانطور که از نمودار فوق نیز مشهود است، همواره ارز دولتی پایینتر از دلار تعادلی قرار داشته؛ همچنین، معمولا دلار بازار آزاد نیز پایینتر از قیمت تعادلی بوده است و دلیل آن، بازتاب نیافتن تورم در قیمت دلار است. قیمت دلار بازار، معمولا در دورههایی که دولتها در تنگنای نفتی قرار گرفتهاند تا حدود زیادی افزایش یافته و به سمت قیمت تعادلی میل کرده است، اما در سال ۱۳۹۹ قیمت دلار بازار آزاد، با ایجاد انتظارات تورمی به مقدار زیادی از قیمت تعادلی دلار فراتر رفته و تا ارقام ۳۲ هزار تومان نیز پیش رفت. مطابق یافتههای نگارنده، قیمت تعادلی بر اساس اختلاف تورم ایران و آمریکا در رقم ۱۹۶۵۰ تومان قرار میگیرد و بازهی تعادلی دلار ۱۹ الی ۲۱ هزار تومان خواهد بود و در صورتیکه قیمت تعادلی دلار را با لحاظ کردن رشد نقدینگی و رشد اقتصادی بدست آوریم، بازه تعادلی به ۲۱ الی ۲۳ هزار تومان افزایش مییابد.
سوال دیگر این است که چرا طی چند روز اخیر دلار به سمت قیمت تعادلی خود بازگشت کرد؟ به طور خلاصه دلیل آن را میتوان در تعدیل انتظارات تورمی ناشی از نتایج انتخابات آمریکا دانست. اگرچه در هر صورت قیمت دلار نمیتوانست در بلندمدت خیلی بالاتر از قیمت تعادلی خود بماند، اما نتیجه انتخابات آمریکا، کاهش قیمت آن را تسریع بخشید.
آیا دلار حول قیمت تعادلی باقی میماند؟ لزوما نه! همواره قیمت دلار تحت تاثیر برآیندی از متغیرهای بنیادی اقتصادی و تصمیمات سیاستگذار پولی بوده است بنابراین بسته به رشد نقدینگی در نیمه دوم سال ۹۹ و بسته به بازگشت یا عدم بازگشت آمریکا به برجام و درنتیجه بسته به میزان فروش نفت ایران و دریافت درآمدهای ارزی، قیمت دلار میتواند بالاتر یا پایینتر از قیمت تعادلی آن نیز قرار گیرد.
منبع: سیگنال